×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× tamam ashega befar mayan in cha hesabe baze konan ke 100% be eshgeshone miresan.eftekhare ino daram ke baratone to in web loge behtarina ro bezaram.
×

آدرس وبلاگ من

bankmajid.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/majidgh09

نام داستان : بيا

نویسنده : سید امیر حسین رضوی

ارسال از طرف :  سید امیر حسین رضوی

نمیدانی ...

نه نمیدانی ... که دوزانو روبروی ساعت نشسته ام و ...

نشسته ام و ثانیه ها را با انگشتانم دانه دانه می شمارم ...

نمیدانی ... چقدر ...

نه نمیدانی ... چقدر دلم تنگ است ... چقدر نگرانم ... کاش میشد ثانیه ها را گریه کرد ...

نمیدانی ...

نه ... نمیدانی هنوز پای ساعت نشسته ام ... ثانیه ها هم به من میخندند ... اما من آنها را هم دیگر نمی شمارم ... اشک این اجازه را نمی دهد ... فقط میتوانم لا به لای این هق هق بی امان زمزمه کنم بیا ، دلم تنگ است ، فقط برای لحظه ای ، بیا ...

نمیدانی ... دارند مرا میکشند ، دل تنگی ، تنهایی ، غم جدایی ، لحظه ها ، پس بیا ...

سه شنبه 9 تیر 1388 - 9:13:12 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم